اگر غنج میرود دلت از عمل صالحت و مسرور میشوی
یعنی
دچار گناه عجب و خودبینی شده ای!
به همین سادگی راه بهشت گم میشود
مگر برای آنان که
متواضعانه مسرورند
و مشکور درگاه حق از شمول عنایتش و توفیق عمل صالح

دختر
به مقام همسری که رسید
سجاده عبادتش
میشود چاردیواری خانه اش
و سحر تا شام در صف جهاد و کوشش 
با صبر جمیل
و آرامش عظیم
و مهر بی منت
و قلبی مملو از محبت حضرت حق
بندگی میکند خالصانه
طوبی لها...
بهشت گوارای وجودش...

هرکه هم نداند
حجت اسلام باید خوب بداند حجت اسلام را
درباره طاغوت
امر خداست در قرآن
که کفربورزید به طاغوت
هرچه حساب میکنم میبینم کفرورزی با تعامل و صلح و آشتی و بستن با کدخدا جمع نمیشود
نمیدانم حساب من ضعیف است یا حساب دین شما از حساب عالم سیاست؟!
میشود طاغوت را برای این منتقدین بی شناسنامه تان تعریف کنید؟!

"تکلیف گرایی"
واژه ی غریبیست برای او
که بی خبر است از اینکه
ما
مامور به نتیجه
نیستیم
به هرچه همان وقت رسیدیم حجتمان محقق است عندالله
دل چرکین میشوم
از هم کلامی با بی خبری که دائم حسرت رای چنددوره قبل را میخورد
آنقدر این حسرت های بی مبنا و غیرمنطقی را شنیده ام 
که از هرکس بشنومش
هرچه انصاف و منطق از او سراغ داشتم
همه را ناخواسته بالا می آورم

هوالمالک

روزی هزار مرتبه هم کم است
که مشق کنم:
"مالک حقیقی همه چیز خداست"
تا یادم نرود
امر و نهی و تندی با همسرم روا نیست
که او مملوک خداست و نعمتی برای آرامش من
امر و نهی و تندی با فرزندم روا نیست
که او مملوک خداست و امانتی برای قشنگی زندگی من
مالم را بی حساب برای خوراک اضافه و تجملات تباه نکنم
لباسهای قابل استفاده و غذای اضافی را به راحتی پایمالش نکنم
که این اموال همه مملوک خداست و رزقی در اختیار من برای رفاه من و نیازمندان اطرافم
...
به راستی برای ریز و درشت کارهایمان حجتی داریم که فردای قیامت ارائه کنیم؟
برای همه لذتها و اموالی که وعده داده شده
که در حرامشان که عقاب است هیچ ...
برای حلالشان هم حساب باید پس بدهیم

فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب

محبتش به رهبری انکارشدنی نیست
از نورانیت چهره اش مثال میزند
گهگاهی هم سخنانش را از تلویزیون می شنود

اما
 نه از همت برای افزایش جمعیت در زندگی اش خبری هست
نه از حمایت از سرمایه و تولید ایرانی
نه از انتقاد منصفانه سیاسی
نه از...

به نظرم او
شاید ناخواسته
مجذوب معنویت رهبرش شده
و هنوز
رهبرش را
به "ره بری"
نپذیرفته
 
امیدوارم معنی دغدغه را
 والبته  قبلش
معنی رهبر را
به زودی درک کند

بنده ایم
اما
نه مولای حقیقی را

توهم مولاپنداری فراگیر شده این روزها

_ "دلم" خواست نمازم را آخروقت بخوانم.
_ "دوستم" ناراحت می شد اگر رد غیبتهایش میکردم.
_ "همسرم" میخواهد نزد دوستانش زیبا و آراسته حاضرشوم.
_ "رییسم" خواسته از مراجعین رشوه بگیرم.
_ ...

"حجت شرعی"
به گمانم نامش را هم نشنیده باشد
آن کس که
نمی تواند صبر و محبت بی منت کند
و ترجیح می دهد
که عرش خدا را بلرزاند!

از کارنامه اعمالش می ترسم
خیانت در امانت
کفران نعمت
همسایه آزاری
در ازای
"2 ساعت شاغل شدنش در هفته!"
می گوید خانم معلم شده ام!
در مدرسه محله خودمان
اما شغل او در نظر من
جز آواره کردن قشنگترین نعمت و امانت خدادادی زندگی اش
و آزار همسایه هایی
که بی تفاوتی بلدنیستند
نسبت به گریه های دخترک 2ساله ای
که این بار استامینوفن بر او اثر نکرده و زودتر از وقت با وحشت از خواب پریده!
هیـــچ نیست